اندیشه



به نام خدا - بهروز فرهادیان –  7 فروردین 1399  farhadian827@gmail.com

توکل و پیروی از قانون

 

گفت پیغمبر به آواز بلند

با توکل زانوی اشتر ببند

                                        مولوی

برخی دین را به گونه ای می فهمند که انتظار دارند در هر کاری خدا مستقیم دخالت کند و کارها طبق میل انسان پیش رود ولی خدا ، جهان را قانونمند آفریده و توکل به خدا با پیروی از قوانین معنی میدهد .


               بنام خدا - بهروز فرهادیان– 26 اسفند 1398  farhadian827@gmail.com

 وسعت جهان

 

پیرامون جهان مادی ، سوالات متعددی پیش آمده از جمله درباره وسعت آن کنجکاوی شده است . قبلاً می پنداشتند زمین مرکز عالم است و همه موجودات به گِرد زمین و انسا ن می گردند . این تصور ، مورد پذیرش بزرگان دینی آن زمان هم بود .

اتفاقاتی که بعد از بیان نظریه کپرنیک پیش آمد ، منجر به تفسیر جدیدی از حرکت کره زمین و گستردگی جهان شد .  اکنون بر پایه همان نظریه ، جهان به گونه ای شگفت انگیز تفسیر می شود . در این تفسیر ، انسان و کره زمین از مرکزیت منظومه شمسی خارج شده و جای خود را به خورشید دادند . این نظریه عصر رنسانس را جاودانه کرد . نظریه ای که تفسیری نو از جهان هستی ارائه می کرد و کلیسا نشینان را علیه خود شوراند .

نظریه های فوق ، جهان هستی را محدود و به تعبیری "کوچک" می دانستند . رشد تجهیزات و ابزارهایی که یاری رسان دانشمندان و پژوهشگران شدند ، مقدمه نگرش تازه ای به جهان بودند به شکلی که به گسترش جهان در افکار مردم می انجامید . جهان کنونی چنان گسترش یافته که تصور آن هم مشکل است . مثلاً قطر کهکشان راه شیری را حداقل صد هزار سال نوری می دانند . برخی می گویند در جهان میلیاردها کهکشان وجود دارد . نور دورترین کهکشان ، پس از سیزده میلیارد سال نوری به زمین می رسد .

در هر کهکشان صدها میلیارد ستاره وجود دارد و در جهان هستی حدود ده هزار میلیون میلیون میلیون ستاره وجود دارد که از شن های روی زمین بیشتر هستند .

با این گستردگی جهان ، کسانی که گردنکشی کرده و به دستاوردهای دیگران چنگ می اندازند یا چشم طمع به دارایی دیگران می دوزند ، از زندگی و جهان چه برداشتی دارند ؟ این دانش اگر به اصلاح رفتار انسانی منجر نشود به آشکار شدن تمایلات نفسانی کشیده می شود .

کوچک بودن انسان در برابر عظمت و بزرگی جهان هستی آشکار می شود . اما این همۀ یافته نیست زیرا تا آنجا که معلوم شده در میان موجودات عالم هستی این انسان است که با اراده و آگاهی به چنین شناختی رسیده یعنی انسان حامل دو آموختۀ متفاوت بوده که موجودی دیگر بدان دست پیدا نکرده است .


            به نام خدا - بهروز فرهادیان –  25 اسفند 1398  farhadian827@gmail.com

خالق آگاه

 

خانه منظم است

و هر چیزی در جایی خاص

قرار دارد .

اتاق های خواب ، حمام ، اتاق پذیرایی و . . .

هر کدام شرایط خاصی دارند .

پس ناظمی آگاه ، عالم و با شعور دارد .

برخی خانه کوچک را

دارای ناظمی آگاه می دانند

ولی جهان بسیار گسترده را

که میلیونها کهکشان منظم دارد ،

به تصادف نسبت می دهند

که خالق آگاه ندارد !!


به نام خدا - بهروز فرهادیان –  20 اسفند 1398  farhadian827@gmail.com

بیماری کرونا و منفی بافی

 

منفی بافی نه تنها حلال مشکلات نیست بلکه بنا به نظرات علمی ترشحات هورمونهای مضر در یدن را افزایش می دهد .

همین منفی بافی بود که بیش از سیصد نفر را در اهواز از ترس بیماری کرونا به خوردن الکل کشاند که بیش از سی نفر مردند . اینها را هم بیماری کشت ؟

 

واقعاً باید از منفی بافی ترسید نه بیماری !


به نام خدا - بهروز فرهادیان –  12 اسفند 1398  farhadian827@gmail.com

تلاش بی نتیجه

 

خیلی تلاش می کرد اما به نتیجه نمی رسید .

با ناراحتی گفت :

-بلند شو پسر ، چقدر می خوابی ؟ مگه

کار و زندگی نداری ؟ همیشه باید

کسی مواظبت باشد ؟

نمی شود که . من هی میگم بلند شو

ولی انگار بی فایده است .

یعنی مادرت را خبر کنم ؟

عصبانی شد و . . .

 

 

کاغذ را مچاله کرد و انداخت و گفت :

-باید برای نوشتن داستان

یک موضوع دیگر را انتخاب کنم !


به نام خدا - بهروز فرهادیان –  6 اسفند 1398  farhadian827@gmail.com

کُر وُ بَوُو

 

یَه روز یَه پیا سُوار قاطر آبی .

کُرِس گو :

بَوَه کویِه ری ؟

بَوُوس گُ : خوم روم مالِه دُوُونی .

کُر که گُ : پَه ایمانِه وِل اِکُنی ؟

_ نه ، خوم یَه زینه خُو یارُوم مِنِ حونِه که کار کُنه !

_ پَه دام کم کار اِکُنِه ؟

_ نه ، ولی خُووه اَر هو هم بیا .

کُرِس گُ :

_ سی کی خُووِه ؟

_ اَر هو بیا کارا سِوِک اِبَون .

_نه بَوَه ، جَر اِیُفتِه بینِه دام و هو که اِیاری .

_نیلوم چینو وابُو .

_ دست تو وو مو نی .

_ په دست کیه ؟

کُر که گُ :

_ زِ هِمولا داره جنگ اِیُفتِه اَر دام فَهمی خو یَه جَهَندُم راست اِبو .

بَوُوس رَه مِنِه فِرگ . هی سَرِنِه ای وَر او وَر دِر اِدا .

یَه دَم اِوِرستا سَرِه پا وو دِر اِخَرد وو اِنِشَست .

جِغِلِه هم هَی ویرِس وا بَوُوس بی .

یِه نیم ساعت هِمطوری بیدِن که بوُوس گَد :

_ یِه چینِه وا گُم ، مو داشتم یه رَه لیش اِرَدَوم که کَروم رَسی به دادم .

جِغِلِه که مَنی اِخواست بِگِریوِه گُد :

_نه بِوُو تو خوت خُو رَه اِری .

بَوُوس یَه کم لَوانِه واز کرد وُ به کُرِس گُد :

_ مو خوم یَچی گُم . مو زینه نیستونوم وو هر چه گُدُم

خواستم بِنِیَرُم تو چه اِگوی .

آخه اِی روزا یَه خورده زِ جوونا اِگوی زِندِاِی حونِنِ وِل کِردِنه .

یادِت بو که هیچی جا زِندِایتِه نَوا گِرِه .


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کنج خلوت ذهنم قیمت فرش ماشینی پوست نارنگی در چشم چکاندن! گلبرگ یاس سرآشپز عسل شبرنگ چت|شبنم چت|چت فارسی|چت|چت روم گنج های کلامی بیمه خوبه فروشگاه